تژیدی؟
دو روز پیش بعد سحر من اومدم تو اتاق دراز کشیدم و شما هم تو پذیرایی تنها خواب بودی یه دفعه برگشتم سمت در دیدم ایستادی و بی صدا داری منو نگاه میکنی یه ان ترسیدم جیغ کشیدم فوری اومدی سمتم بغلم کردی گفتی ماما تژیدی؟
الهی قربونت برم که انقده قشنگو درست فعلارو صرف میکنی اخه وقتی خودت از چیزی بترسی میگی تژیدم..
اما نمیدونم چرا هنوز یاد نگرفتی که به همه نگی ماما به جز بابا و مییلا (ملینا) و بابابتوت و ماما بوتوت بقیه رو ماما صدا میکنی حتی غریبه هارو
اینم یه سری عکس همینجوری:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی