میشوجه...؟!!
امروز بعد از ظهر خونه مامانی خواب بودی که یهو بیدار شدی بغل کردم دیدم هی پیشونیتو میخارونی
گفتم :مامانی چی شده سرت؟
امیرعباس:ماما میشوجه میشوجه!!
منم میخاروندم برات و بوس میکردم توام میخندیدیو منو بغل میکردیو با لبای ناز غنچه شده ات
صورتمو میبوسیدی..(تمام شیرینی زندگی تو لحظه لحظه با تو بودن خلاصه میشه مهربونم!)
الهی قربونت برم اون لحظه میخواستم قورتت بدم شیرین زبون مامان اینو از کجا یادگرفتی اخه؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی