امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
آیلی کوچولوآیلی کوچولو، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

❤از وقتی که تو اومدی... ❤

خرید

1391/6/1 12:13
نویسنده : مامان الی
238 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی!

روز یکشنبه با بابایی رفتیم بهار برات خرید کنیم راستش قصد خرید یه کالسکه عصایی داشتیم

اخه چیزیی به بازگشایی دانشگاه نمونده همین روزا کلاسای مامانی هم شرع میشه به امید خدا

بعد دو ترم مرخصی باید کتابامو باز کنم امیدوارم که بتونم ادامه بدم.. خلاصه کالسکه عصایی رو برای

دانشگاه میخواستم اخه قراره شمارو تو مهد دانشگاه بذارم کالسکه رو هم همونجا میذارم برای اینکه تو

محوطه دانشگاه راحت تر جابه جات کنم عزیززززززززززززم اما نشد که بخریم..

عوضش چند دست لباس برات خریدم..

تو مغازه ازت عکس گرفتم برات میذارم اما عکس لباسات واسه بعد:

kharid

خرید

خرید

دوباره دیشب به قصد خرید کالسکه رفتیمو بالاخره من از یکیشون خوشم اومد اما رنگ سرویس

 کالسکه خودت یعنی قرمز مشکی نداشتو طوسی فیروزه ای بود که خریدیمش..

98

موقع برگشت یه سر رفتیم خونه عمو مهدی دوست بابا شما اونجا با دخترشون محیا جون که

دوسالشه تاب بازی کردی..

به پیشنهاد خاله مهری مامان محیا تصمیم گرفتیم که دیگه شبا تو تخت خودت بخوابی و از ما جداشی

اوایل که میذاشتمت تو تختت گریه میکردی اما دیشب تا حالا که خوابیدی و بیدارم نشدی که شیر بخوری

امیدوارم که عادت کنی..

دوستت داریم نازنینم بوس بوس بوس...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

شهرزاد
31 مرداد 91 17:36
الیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مندیگه نمیتونم ادامه بدم عکس نذار ازش توپولیییییییییییه من فردا دانشگاها بازه دیگه بیا ببینیمش.منم به مهد کودک معرفی کن گاهی برم بگیرمش از اونجا تا تو سر کلاسی باهاش بازی کنم.خوب؟


چشم عزیزم واقعا نیازمند یاریتون هستم..
شهرزاد
31 مرداد 91 17:45
نه الی فقط میخوام ببینم سرعتو حال میکنی؟:پستو نذاشته من پشت درمPالیامیرعباس میخوامبیا دانشگاه
مریم مامان عسل
2 شهریور 91 2:07
ای جونم.
مبارک باشه خریدهای جدیدت امیر عباس جون.
قلبون خنده ی نارش بشم بچم چه ذوقی کرده!
این کالسکه عصایی ها خیلی راحته. مبارکش باشه.
لباسای جدید هم مبارک.
من که هنوز موفق نشدم عسلو از خودم جدا کنم شب ها
شما چی میخونی دانشگاه؟
چه مقطعی؟
وای خوش بحالت. اشکم دراومد!
چقدر دلم میخواد برای ارشد خودمو آماده کنم! اما در حال حاضر این فقط یه رویاست!
شاید وقتی عسل بزرگتر شد...


خیلی ممنون
راستش تا هفت صبح همون روز جداییمون طول کشید خودم از استرس تا صبح بیدار بودمو دوباره پیش خودم خوابوندمش.
کارشناسی زبان و ادبیات عرب ترم 6 بودم که مرخصی گرفتم..
مینو
7 شهریور 91 14:10
وای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این نفس رو میخوای بیاری دانشگاه!!! من که دیگه طاقت ندارم دلم میخواد زودتر ببینمش
mehri
7 شهریور 91 15:05
نازی عکس دومیش خیلی نازه. مبارکش باشه