در احوالات امیر عباسم..
پسرک مامانی سلام الهی فدات شم میخوام تو این پست یکم از کارایی که میکنی و نمیکنی بگم:
1.هنوز خبری از سینه خیز رفتن و چهار دستو پا نیست حتی تلاشی هم نمیکنی.
2.از ایستادن خیلی خوشت میاد همینکه پیشت میشینم از من کمک میگیری و بلند میشی حتی
برای چند ثانیه بدون کمک وایمیستی.
3.عاشق اهنگ و نانای کردنی اول با پاهات و تکون دادنشون ریتم اهنگو میگیری بعد دستا
میان وسط تازه با خواننده هم همخونی میکنی.
4.از دیروز تا حالا خیلی رو شکمت میوفتی کاری که قبلا دوست نداشتی یعنی سعی میکنی
از حالت خوابیده بنشینی که میوفتی رو شکمت یا موقع نشستن برای برداشتن چیزی خیلی
خم میشی تا اینکه میوفتی..
5.راستی از حرف زدنات نگفتم: اولین کلمه ای که گفتی تو 6.5 ماهگی بود گفتی ماماما
وقتی خوابت میومد یا گرسنه بودی، البته یه ماه بیشتر تداوم نداشت الان نمیگی دیگه اما هروقت
دلت دد میخواد بابا رو نگاه میکنیو میگی بوبا بووبا اکثر اوقاتم دلت میخوادبغل بابا باشی واسه همین
هی میگی بوبا گاهی هم بابا. به محض اینکه یکی سرپاست و نزدیکه در یا داره لباس عوض میکنه
نگاش میکنی دستاتو سمتش دراز میکنیو میگی دد دد دد هروسیله ای که دستت باشه یا دوست
داشته باشی باهاش بازی کنی میگی جی جی، به اکواریوم عمو مرتضی کلاغای دانشگاه و گربه ها
هم میگی جوجو کلی ام از دیدنشون ذوق میکنی. وقتی چیزیو میخوای من بهت اجازه نمیدم که بهش
دست بزنی میگی جییززز.
×الهی مامان قربون اون شیرین زبونیاااااااااااااااااااااات امیرعباسم×