امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره
آیلی کوچولوآیلی کوچولو، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه سن داره

❤از وقتی که تو اومدی... ❤

اولین روز مهد..

1391/7/6 2:25
نویسنده : مامان الی
291 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگم اصلا دلم نمیخواد حتی بهش فکر کنم روز اول دانشگاه یا روز اول مهد شما..خیلی سخت بود

خیلی هنوزم وقتی یادش میوفتم چشام پر اشک میشه منو ببخش پسرکم ببخش.. صبح یکشنبه ساعت ٦

شمارو اماده کردم وسایل مورد نیازت تو مهد و برداشتم بابایی برامون آزانس گرفت بعد رفتیم دانشگاه

ساعت ٧.٣٠ دانشگاه بودیم رفتیم مهد دانشگاه مدارک و شهریه ثیت نامتو دادم بعد خاله صدف مربی شما،

تورو ازم گرفتو برد بالا وای نمیدونی اون لحظه دنیا رو سرم خراب شد، حتی نتونستم باهات خداحافظی کنم و

ببوسمت.. رفتم سر کلاس اما همه حواسم به شما بود ساعت ١٠ تا ١١ وقت شیردهی بود که فقط اون

موقع میتونستم بیامو ببینمت ساعت ٩.٣٠ کلاس تموم شد من به سرعت خودمورسوندم مهد که شیرت

بدم اخه برات شیشه و شیرخشک نیاورده بودم:

 _سلام مامان امیرعباس

 -سلام اومدم بهش شیر بدم

_خوابه، نمیدونی چقدر گریه کرد تا به زور رو دستم خوابوندمش

 -(دنیا رو سرم خراب شد) چرا خیلی گریه کرد،حالا چیکار کنم بچه ام گرسنشه!!!

 _الان خوابه گناه داره

-باشه نیم ساعت دیگه میام

رفتم سر کلاس با استاد مطهری کلاس داشتم باهاش صحبت کردم گفت هروقت خواستی میتونی بری

ساعت ١٠.٣٠دوباره اومدم پیشت اما بازم خواب بودی تقریبا یه ربع منتظرت بودم تا اوردنت منم محکم

بغلت کردمو بهت شیر دادم توام با ولع میخوردی با دیدنت نتونستم جلو خودمو بگیرم اشکام سرازیر شد

بدجوری دلتنگت شده بودم...

ساعت 2 دوباره از استاد جیگاره اجازه گرفتم نیم ساعت زودتر اومدم پیشت اینبار توام بدجور دلتنگ بودی

به محض دیدن من ذوق کردیو تندی اومدی بغلم همونجا دوباره گریه ام گرفت حتی یه لحظه ازم جدا

نمیشدی محکم منو چسبیده بودی بردمت بوفه اول بهت شیر دادم بعد باهم بازی کردیم.. بعدم اومدیم

خونه این بود اولین روز دانشگاه و مهد که وقتی واسه مامانی و عمه فاطی تعریف کردم اوناهم گریه

 کردند..

پسر قشنگم مامانو ببخش که شمارو از خودش جدا میکنه باور کن خیلی دوستت دارم اما مجبورم که..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ابوالفضل (ام البنین)
7 مهر 91 2:38
واقعن سخته .ولی کم کم کنار میای باشرایط خداکمکت میکنه جونم .خیلی باید مراقب گل پسری باشی.


بله خانمی حق باشماست عادت میکنیم..
خیلی ممنون عزیزم چشم..