امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره
آیلی کوچولوآیلی کوچولو، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

❤از وقتی که تو اومدی... ❤

امیرعباس در 10 ماهگی..

1391/9/28 9:46
نویسنده : مامان الی
271 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک ناز مامان ده ماهگیت با یه هفته تاخیر مبارک نازنینم..

سه شنبه هفته پیش بردمت واسه چکاپده ماهگی قدت ٧٢ سانت بود اما وزنت تغییری که نکرده بود صدگرمم کم شده بود که از وقتی فهمیدم کلی ناراحتو نگرانتم چرا تپلی نمیشی تو پسرم؟

یه دو هفته است که سرما خوردی سرفه های بدی میکنی دوبار بردمت دکتر حتی کم کردن وزنتم گفتم اما اونا گفتن که اگه ماه بعد دوباره کم کرد اونوقت برات ازمایش مینویسن.. جون مامانی تپل شو بذار بدنتو با امپول سوراخ سوراخ نکنن من طاقتشو ندارم عزیزم.

بذار از ده ماهگیت بگم پسرکم تازه چند روزه که به زحمت و خیلی کم سینه خیز میری گاهی هم چندقدم چهار دستو پا اما با کلی بی میلی وقت دوست داری از جایی بگیریو بلند شی تا راه بری عاشق راه رفتنی اما اگه دستتو ول کنم میترسیو قدم بر نمیداری وقتی دستاتو گرفتیم به راحتی از پله آشپزخونه باباحشمت اینا بالا میری میدونی که برای بالا رفتن چقدر پاتو بلند کنی..

عاشق میز تلویزیونی دوست داری بری کنارشو پاهاتو بذاری روشو ازش بالا بری یا کشوهاشو بکشی بیرونو ببندی،متاسفانه چندباری هم انگشتات موند لای کشو..

یکم کم غذا شدی شاید به خاطر سرماخوردگیه اما امیدوارم زود خوب شیو دوباره امیرعباس خوش غذای خودم بشی قرببببببببببببببببببونت برم من، راستی دالی بازیرو یاد گرفتی گاهی کنار دیوار اشپزخونه می ایستیو سرتو خم میکنی تو اشپزخونه به من میگی دااااا بعد میخندی گاهی هم پتو تو میکشی رو صورتت بعد باز میکنی میگی داااا

منظورتو اکثرا به ما میرسونی مثلا دلت که گردش میخواد درو نگاه میکنیو میگی دددددد .            

دلت که واسه بابا تنگ میشه نگاش میکنی دستاتو باز میکنی میگی بابا  بابا.

شیر که بخوای میگی مممممم ماما.

یه چیزو واسه خودت خواستنی میگی ممممممممن مممممممممن روی میم تاکید میکنیو با فشار میگی.

یه کاره دیگه که یاد گرفتی خودت لیوانو بلند میکنیو آب میخوری بعد میذاری زمینو دستتو میکنی توش اب بازی میکنی.

بهت یاد دادم که به بخاری دست نزنی میری کنارش انگشتتو میبری سمتش یعد میگی ججییییییییییییزه زود دستتو میکشی..

بابای کردنتم یه انگشتیه فقط با انگشت اشاره ات بای بای میکنی.. کلا انگشت اشاره ات خیلی پر کار شده برای برداشت یه چیز اول انگشت اشاره ات رو جلو میبری..

ساعت دیواری رو خیلی دوست داری خونه هرکی میریم اول به ساعت دیواری اونا نگاه میکنیو براش ذوق میکنی تازه اسمش بلدی تا میگم امیرعباس ساعت کو دنبالش میگردی رو دیوار پیداش که کردی نگاش میکنیو میخندی..

راستی دیروز که رفتم دانشگاه شمارو گذاشتم پیش عمه زهرا موندی نبردمت خونه مامانی پسر خوبی بودی اما چیزی نخورده بودی تا ساعت ١ ظهر که اومدم بهت شیر دادم  که فقط شیرخوردیو غذا نخوردی..

پ.ن همونطور که تو پست قبل گفتم عکسارو با هم تو یه پست میذارم اخه هنوز حجمشونو کم نکردم..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

باران قلنبه
28 آذر 91 11:50
سلام عزیزم دخترم باران مظفری تو مسابقه محرم اتلیه سها شرکت کرده خوشحال میشم اگه به وبمون بیایی و به لینک مستقیم اتلیه بروید وبه باران امتیاز 5 رو بدهید تا 20 دی مهلت دارید واگر قبلا به کودک دیگری رای دادین بازم میتونین به باران من رای بدهید خیلی وقتتون رو نمیگیره ولی یک رای شما خیلی برای من ارزش داره منتظر کمکتون هستم مرسی ادرس مستقیم اتلیه http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=5