امیرعباس مامان و ماه مهر
سلام نانازی مامان الهی فدای خنده های قشنگت بشم که دل همه رو برده.. پسرم دیگه با خاله های مهربونش تو مهد دوست شده کمتر بهونه میگیره افرین پسرخوب.. امیرعباسم وقتی یکی از روبروت رد میشه بهش لبخند میزنی و همین کارت باعث شده کلی طرفدار داشته باشی تو دانشگاه. راستی یکشنبه استاد جیگاره اومدند سرکلاس بعد به من گفت :"این امیرعباست منو عاشق خودش کرده خیلی نازه بعد به بچه ها گفت شما ندیدینش خیلی ماهه ، شده عشق من" اخه خاله شهرزاد چهارشنبه من که سرکلاس بودم شمارو برده بود دفتر استاد.. دوشنبه کلاس داشتم صبح ساعت ٥.٣٠ بیدار شدم که اماده شم اما شما گریه کردی دراز کشیدم کنارت شیرت بدم خوابم برد به کلاسم نرسیدم خدا بدادم برسه... چندتا عکس د...
نویسنده :
مامان الی
9:20